مست نجف عاشق اینه بره پیوسته نجف
نمیشه از دست گدا خسته نجف
هر چی که بخوای و علی تو مضیفش داره
ماهه نجف حال همه خوبه توی راه نجف
همه می دونن که شهنشاه نجف
کلید آسمونارو توی کیفش داره
پس مست بشید برید رو ابرا
به روی عرش اعلی در خونه ی زهرا بالا
پابست بشینید جلوی در
مثه قند مکرر هی بگید با قنبر مولا
حیدر شمعه و منم پروانه
مولانه علی علی مولانه
در نجف رفت توی دست هر کی شد حر نجف
خوب نفس شیطونو می بره نجف
واسه همینه حلال زاده دور علیه
کرده نجف مردم و سرمست ابرمرده نجف
ای بخوره تو سرشون درده نجف
به کوری سه نفریشون علی اولیه
نهج البلاغه شد کلامش
کل خلقه رامش، وادی السلامش
شروع یک تولد دوباره است
سوره به سوره کل قرآن
اومده به ایران، با دست حسن جان
حقیقت اینه دومی چیکاره است
رونق داد علی به این ویرانه
مولانه علی علی مولانه
دیدگاهها
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است.